گزارش لژیون هشتم مجازی

گزارش لژیون مجازی لژیون هشتم 

 موضوع وادی پنجم 

کمک راهنما آقای محمد

 

در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، توام با رسیدن و رفتن آن را کامل می نماید. ما  چهار وادی را پشت سر گذاشتیم که وادی تفکر بود و این یعنی این که در این چهاروادی من آمدم از تفکر استفاده کردم و فهمیدم که خیلی از کارها را باید با تفکر انجام بدهم و وادی پنجم به من می گوید که باید تفکر را از قوه به فعل در بیاورم یعنی این که اگر من ساعت ها در مورد درمان اعتیاد فکر بکنم ولی هیچ حرکت و کار مثبتی انجام ندهم و آن را عملی نکنم هیچ اتفاقی نمی افتد، بنابراین این وادی به من می گوید در مورد تمام چیزهایی که تفکر کردی باید از قوه به فعل دربیاوری و حرکت کنی بنابراین من باید حرکت کنم.

مثلا ما سال ها مواد مصرف کردیم و می دانستیم که مصرف مواد کار بدی است ولی نمی توانستیم انجامش ندهیم و فقط در ذهنمان این را تداعی می کردیم و هیچ اتفاقی نمی افتاد زمانی این اتفاق رخ می دهد که من حرکت کنم. در کنگره همین گونه است بعد از سه جلسه درمان اعتیاد را به ما توضیح می دهند و ما تفکر می کنیم که آیا می خواهیم در کنگره درمان بشویم؟ این جا است که باید تفکر کرده و شروع به حرکت کنیم.

 اگر من به کنگره بیایم و فقط تفکر کنم به هیچ جا نمی رسم، زمانی می توانم به هدفم برسم که در مسیر درمان حرکت کنم و این حرکت کردن در درمان باید بر طبق اصول کنگره باشد تا موفق شوم و در این وادی برای اینکه انسان به هدف برسد چند پارامتر گذاشته است اولین مورد برگشتن از ضد ارزش هاست یعنی من بیایم و از ضد ارزش ها دوری کنم، برای مثال اگر من برای درمان به کنگره آمده ام اولین کار این است که مصرف مواد را کنار بگذارم و یا اگر می خواهم درمان سیگار در من شکل بگیرد سیگار کشیدن را کنار بگذارم.

 ‏دومین مورد خودداری است یعنی من می آیم در کنگره و در مسیر درمان قرار می گیرم و یکدفعه در ذهن من می آید که بروم مصرف کنم و ذهنم از یک طرف به من می گوید بکن و از طرف دیگر به من می گوید نکن اینجاست که باید خودداری کنم و خودم را از شرایط بد دور کنم.

 ‏ سومین مورد صبر کردن است،صبر کردن در کنگره به این معنی است که من بیایم و تمام تلاشم را در طول مدت درمان انجام دهم و این تلاش کردن یعنی اینکه دارویم را سروقت  بخورم، سی دی گوش بدهم، به حرف کمک راهنمایم گوش بکنم و این یعنی این که نهایت تلاشم را در مسیر درمان انجام می دهم و این طور است که می توانم در کنگره موفق بشوم.

 ‏

 ‏ مورد چهارم قناعت و پس انداز است، پس انداز فقط برای آدم های ثروتمند نیست من باید برنامه ریزی داشته باشم و وقتی پس انداز می کنم می توانم در مواقع ضروری از آن استفاده کنم و من باید قناعت کردن را در زندگی خودم را یاد بگیرم و از آن چیزی که دارم لذت ببرم و این یعنی به مال دیگران حسادت نکنم و حسرت مال دیگران را نخورم و اگر حسرت مال دیگران را بخورم از داشته های خودم غافل می شوم بنابراین قناعت یعنی شما به داشته های خودت قانع باشید و از آن لذت ببرید.

 ‏

مسئله بعدی تجسس می باشد که خیلی مهم است، یعنی من نباید در لژیون راجع به افراد آن تجسس بکنم که مثلا فلانی چقدر دارو می خورد و یا چرا فلانی خدمتگذار است و یا چرا فلانی خراب کرده است؟ بهترین کار این است که من به خودم بپردازم و دوربین را روی خودم روشن کنم و از حاشیه دور باشم.

مسئله مهم دیگر قضاوت کردن است چون موقعی که من کسی را قضاوت می کنم خودم را در شرایط آن شخص قرار نمی دهم شاید در آن شرایط من بدتر از آن شخص رفتار کنم و بهترین قضاوت این است که اعمال و رفتار خودمان را پیش روی خود قرار بدهیم و قضاوت کنیم چون این نوع قضاوت است که باعث رسیدن به ارتقاء می شود.

مسئله بعدی از وادی پنجم رضا، تسلیم و توکل است. توکل فقط این نیست که مسئولیتمان را بخدا بسپاریم، یعنی اینکه من توکل بکنم یک ماشین خوب بخرم و دست روی دست بگذارم در صورتی که باید تلاش بکنم و توکل که کردم به آن پایبند باشم تا موفق شوم و رضا هم  آن چیزی است که خداوند برای من تعیین کرده برای من خوشایند باشد و من باید تسلیم محض خداوند باشم و هر چیزی که برایم مقدر کرده را بپذیرم و این موارد همگی جزو پله های تزکیه و پالایش انسان است که  در وادی پنجم باید به آن عمل کنیم تا به سر منزل مقصود برسیم.